پاسخ به یک شبهه
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

پاسخ به یک شبهه

شهيد مطهري به نکته اي اساسي درباره اموال حضرت خديجه سلام الله علیها و شمشير علي عليه السّلام اشاره دارد؛ زيرا وقتي گفته مي شود اسلام با مال خديجه و شمشير علي پيش رفت، بعضي شبهه اي مطرح مي کنند و مي گويند: يعني اسلام با زر و زور پيش رفته است؟

شهيد مطهري پاسخ مي دهد: « اگر ديني با زور پيش برود، آن چه ديني مي تواند باشد؟ آيا قرآن در يک جا دارد که اسلام با زر و زور پيش رفت؟ آيا علي در يک جا گفت که اسلام با زر و زور پيش رفت؟

شکي وجود ندارد که مال خديجه به درد مسلمين خورد، اما آيا مال خديجه، صرف دعوت اسلام شد؛ يعني خديجه پول زيادي داشت، آیا پول خديجه را به کسي دادند و گفتند بيا مسلمان شو؟ آيا يک جا، انسان در تاريخ، چنين چيزي پيدا مي کند؟ يا نه، در شرايطي که مسلمين و پيغمبر اکرم در نهايت درجه سختي و تحت فشار بودند، جناب خديجه مال و اموال خودش را در اختيار پيامبر گذاشت، ولي نه براي اينکه پيامبر- العياذ بالله- به کسي رشوه بدهد و تاريخ نيز هيچ گاه چنين چيزي را نشان نمي دهد ...

 

پس اگر مال خديجه نبود، فقر و تنگ دستي شايد مسلمين را از پا در مي آورد. مال خديجه خدمت کرد، اما نه خدمت رشوه دادن، بلکه خدمت به اين معنا که مسلمانان گرسنه را نجات داد. شمشير علي بدون شک به اسلام خدمت کرد ... در شرايطي که شمشير دشمن آمده بود، ريشه اسلام را بکند. 



یاد خدیجه سلام الله علیها
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

ياد خديجه سلام الله علیها


 

رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم با اين كه بعدها با زناني چند ازدواج كرد ولي هرگز خديجه را از ياد نبرد. عايشه مي گويد: « هر وقت پيغمبر خدا ياد خديجه مي افتاد، ملول و گرفته مي شد و براي او آمرزش مي طلبيد. روزي من رشك ورزيدم و گفتم: يا رسول اللّه! خداوند به جاي آن پير زن، زني جوان و زيبا به تو داد. »


پيغمبر ناگهان بر آشفت و خشمگينانه دست بر دست من زد و فرمود: « خدا شاهد است خديجه زني بود كه چون همه از من رو مي گردانيدند، او به من روي مي كرد و چون همه از من مي گريختند به من محبت و مهرباني مي كرد و چون همه دعوت مرا تكذيب مي كردند، به من ايمان مي آورد و مرا تصديق مي كرد. در مشكلات زندگي مرا ياري مي داد و با مال خود كمك مي كرد و غم از دلم مي زدود. »


حضرت امام صادق عليه السّلام فرمود: « وقتي حضرت خديجه از دنيا رفت، فاطمه كودكي خردسال بود، نزد پدر آمد و گفت: « يا رسول الله اُمّي! مادرم كجاست؟ »


پيامبرسكوت كرد. جبرئيل نازل شد و گفت: «خدايت سلام مي رساند و مي فرمايد: به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در كاخ طلايي كه ستونش از ياقوت سرخ است و اطرافش آسيه و مريم هستند، جاي دارد. »


 

--------------------


 

** مَلول: اندوهگین، بیزار


** اُمّی: بی سواد، درس نخوانده



وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

وصيّت حضرت خديجه سلام الله علیها

 

 

حضرت خديجه سلام الله علیها سه سال قبل از هجرت بيمار شد. پيغمبر به عيادت وي رفت و فرمود: « اي خديجه! آيا مي داني كه خداوند تو را در بهشت نيز همسر من ساخته است؟! » آنگاه از خديجه دل جويي و تفقّد كرد و او را وعده بهشت داد و درجات عالي بهشت را به شكرانه خدمات او توصيف فرمود.


چون بيماري خديجه شدّت يافت، عرض كرد: يا رسول الله! چند وصيت دارم:


(( اوّل، من در حق تو كوتاهي كردم، مرا عفو كن. پيامبر فرمود: « هرگز از تو تقصيري نديدم و نهايت تلاش خود را به كار بردي. در خانه ام بسيار خسته شدي و اموالت را در راه خدا مصرف كردي. » عرض كرد: « يا رسول الله! وصيت دوم من اين است كه مواظب اين دختر باشيد و به فاطمه زهرا اشاره كرد. چون او بعد از من يتيم و غريب خواهد شد. پس مبادا كسي از زنان قريش به او آزار برساند. مبادا كسي به صورتش سيلي بزند. مبادا كسي بر او فرياد بكشد. مبادا كسي با او برخورد زننده اي داشته باشد. اما وصيت سوم را شرم مي كنم برايت بگويم. آن را به فاطمه مي كنم تا برايت بازگو كند. »


پس فاطمه را فراخواند و به وي فرمود: « نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم مي گويد: من از قبر در هراسم، از تو مي خواهم مرا در لباسي كه هنگام نزول وحي به تن داشتي، كفن كني. » )) پس فاطمه زهرا از اتاق بيرون آمد و مطلب را به پيامبر عرض كرد. پيامبر اكرم آن پيراهن را براي خديجه فرستاد و او بسيار خوشحال شد.


هنگام وفات حضرت خديجه، پيامبراكرم غسل و كفن وي را به عهده گرفت. ناگهان جبرئيل در حالي كه كفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض كرد: يا رسول الله! خداوند به تو سلام مي رساند و مي فرمايد: « ايشان اموالش را در راه ما صرف كرد و ما سزاوار تريم كه كفنش را به عهده بگريم. »

 



خصال حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

خِصال حضرت خدیجه سلام الله علیها


 

حضرت خديجه سلام الله علیها از بزرگترين بانوان اسلام به شمار مي رود. او اولين زني بود كه به اسلام گرويد چنان كه عليّ بن ابي طالب علیه السّلام اولين مردي بود كه به اسلام روي آورد.


اولين زني كه نماز خواند، خديجه بود. او انساني روشن بين و دورانديش بود. با گذشت از علاقه مندیش به معنويات، وزين و با وقار، معتقد به حق و حقيقت و متمايل به اخبار آسماني بود. همين شرافت براي او بس كه همسر رسول خدا بود و گسترش اسلام به كمك مال و ثروت او تحقق يافت.


خديجـه از كتب آسماني آگاهـي داشت و علاوه بر كثرت اموال و املاك ، او را «ملكه بُطَحاء» مي گفتند. از نظر عقل و زيركي نيز برتري فوق العاده اي داشت و مهم تر اين كه حتي قبل از اسلام وي را «طاهره» و «مباركه» و «سيده زنان»    مي خواندند. جالب اين است كه او از كساني بود كه انتظار ظهـور پيامبر جديد را مي كشيد و هميشه از ورقه بن نوفل و ديگر علما، جوياي نشانه هاي نبوت مي شد.


در تاریخ می خوانیم:


حضرت محمّد صلّي الله عليه وآله و سلّم هر وقت از تكذيب قريش و اذيت هاي ايشان محزون و آزرده مي شدند، هيچ چيز آن حضرت را مسرور نمي كرد مگر ياد خديجه، و هرگاه خديجه را مي ديد مسرور مي شد.


ابن عباس مي گويد: «پيامبر بر روي زمين چهار خط کشيد و پرسيد:آيا مي دانيد اين چيست؟ گفتند: خدا و رسولش آگاه ترند؛ ما نمي دانيم. پيامبر خدا فرمود: بهترين زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خديجه دختر خُوَيلد، فاطمه دختر محمّد، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم.

 

ولی یکی از مفسران می نویسد:

ظاهر قرآن و احاديث اقتضا مي كند كه حضرت مريم از تمام زنان برتر و پس از آن فاطمه و سپس خديجه و بعد آسيه باشد.

 

 


 

--------------------


 

** خِصال: جِ خصلت، خوی ها، عادات


** بُطَحاء: سرزمین مکّه معظمه

 



درود خدا بر خدیجه
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

درود خدا بر خدیجه

 


 

حضرت خديجه كبري سلام الله علیها چنان مقام والايي داشت كه خداوند عزّوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد. طبق رواياتي از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام، پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم هنگام بازگشت از معراج، به جبرئيل فرمود: « آيا حاجتي داري؟ » جبرئيل فرمود: « خواسته ام اين است كه از طرف خدا و من به خديجه سلام برساني. »


در روايتي ديگر مي خوانيم: روزي خديجه سلام الله علیها به طلب رسول خدا بيرون آمد. جبرئيل به صورت مردي با وي روبه رو شد و از خديجه احوال رسول خدا را پرسيد. خديجه نمي توانست بگويد رسول خدا در كجا به سر مي برد. او مي ترسيد اين مرد از كساني باشد كه قصد كشتن رسول خدا را دارد. وقتي كه خدمت آن حضرت رسيد و قصه را باز گفت، حضرت محمد صلّي الله عليه وآله و سلّم فرمود: « آن جبرئيل بود و امر كرد كه از خدا تو را سلام برسانم. »


رياحين الشريعه، ج2،ص206



تسلیت وفات امّ المؤمنین سلام الله علیها
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->



 


 

... دهم رمضان المبارک، سالروز وفات امّ المؤمنین


حضـرت خدیجـه کبـری سلام الله علیها


بر تمامی مسلمانان جهان تسلیت باد ...