آداب ظاهری قرآن (7)
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

7. استعاذه:


گفتنِ «أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم» و پناه بردن به خدا از شرّ شيطان، از ديگر توصيه هاي اهل بيت براي تلاوت است و اين الهام گرفته از خود قرآن است كه مي فرمايد:


« هنگامى كه قرآن مى‏ خوانى، از شرّ شيطان مطرود، به خدا پناه بر. »


علاوه بر موارد مذكور خواندنِ با لحن عربي در تلاوت، خواندن به ترتيب سوره ها و آيات، فصيح و روشن خواندن آيات، هميشه قرآن خواندن، ترويج قرآن خواني در خانه ها، ثواب قرائت قرآن از حفظ، ختم قرآن و امثال اين ها، از جمله آداب ديگري است كه شرح و بسط آنها به طول مي انجامد و به اين مقدار بسنده مي كنيم.


سوره مبارکه نحل، آیه 98



آداب ظاهری قرآن (6)
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

6. دعاي قبل از خواندن قرآن:


از آداب ديگر قرائت، نيايش و دعاي پيش از تلاوت است.


اين نكته نيز در سيره امامان معصوم مشهود است. دعاهاي قبل از تلاوت، كه از ائمّه روايت شده، گواه اين ادّعاست. هم چنين دعاي ختم قرآن و در پايان تلاوت كه از امامان ما، از جمله امام صادق و امام سجّاد نقل شده است.

 

اصول كافي، ج‏2 ص 615



آداب ظاهری قرآن (5)
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

5. صداي خوب:


خواندن قرآن با صداي زيبا، هم بر زيبايي و جاذبه آن مي افزايد، هم بر تأثير گذاريش بر دل ها مي افزايد. بر عكس، بد خواندن آن عامل گريز است.


به قول سعدي:


گر تو قرآن بدين نمط خواني     ***     ببري رونق مسلماني


پيامبر اكرم فرمود:


« هر چيزي زينتي دارد و زينت و آراستگي قرآن، صداي خوب است. »


وسائل الشيعه، ج‏6، ص 214



خطبه حضرت علی علیه السّلام در روز عید فطر
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

خطبه حضرت علی علیه السّلام در روز عید فطر


 

عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند طلب می کنند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.


     


حضرت علی در یکی از خطبه های روز عید فطر فرمودند:


« اى مردم! اين روز، روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مى‏ گيرند و زيان كاران و تبه كاران در آن مأيوس و نااميد مى گردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت برين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزه دار داده مى شود اين است كه فرشته اى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مى دهد و مى گويد:


هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته تان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد. »



فطر به چه معناست؟
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

فطر به چه معناست؟



روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خوانده اند كه در اين روز، امر اِمساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شده و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند.


فطر و فطور به معناى آغاز خوردن و آشاميدن است پس از مدتى از نخوردن و نياشاميدن. ابتداى خوردن و آشاميدن را افطار مى نامند و از اين رو است كه پس از اتمام روز و هنگامى كه مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مى‏ شود انسان افطار مى کند يعنى اجازه خوردن پس از امساك از خوردن به او داده مى‏ شود.


از سخنان معصومين چنين مستفاد مى‏ شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.



دعای وداع با ماه مبارک رمضان از امام سجّاد علیه السّلام
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

دعای وداع با ماه مبارک رمضان از امام سجّاد علیه السّلام


 

پروردگارا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشویى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ...


خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمایى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شده‏ايم و هر كار بدى كه كرده‏ايم و هر نيت ناشايسته اى كه در ضميرمان نقش بسته است به سوى تو باز مى‏ گرديم و توبه مى كنيم، توبه اى كه در آن بازگشت به گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد.


بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشت به سويت و توبه از گناهان عطا فرما.



در فراق مهمانی ...
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

در فراق مهمانی ...


 

ماه خدا !


هنوز نرفته، دلم هوای تو را کرده و هنوز فاصله نگرفته، تو را می بینم که در مشایعتِ خورشیدِ غریبِ غدیر از کوچه پس کوچه های کوفه تا بالاترین درجات عرش را بر زیر گام های لطیف خود داری.


زود باز گرد که ابلیس در همین نزدیکی ها، پشت دیوار دلم، طمع ورزانه در جستجوی صید ایمان من است.


باز آ و زنجیرهای احسانت را گردن آویزم کن تا از حریم قدسیان باز نمانم ...

 


رمضان مـی رود و مـی برد از کف دل مـا


آن که یک عمر، صفا یافت از او محفل مـا


-----------------


رمضـان، عقده گشـا بود گنـه کـاران را


وای اگـر او رود و حـل نشود مشکل مـا


-----------------


حال که ای ماه خدا می روی، آهسته برو


کـه ندانـی چه کند رفتن تـو بـا دل مـا



آداب ظاهری قرآن (4)
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

4. سكوت هنگام شنيدن:


قرآن كريم دستور مي دهد كه « چون قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و سكوت كنيد. »


بين «استماع» و «اِنصات» فرق است و انصات، سكوت همراه با توجّه، تأمّل و تدبّر است.


اين رهنمود قرآني، در سخن اهل بيت عليهم السّلام هم آمده است.


امام صادق علیه السّلام مي فرمايند:


« هرگاه نزد تو قرآن بخوانند، بر تو واجب است كه سكوت و توجّه كني. »


سوره مبارکه اعراف، آيه 204



آداب ظاهری قرآن (3)
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

3. نگاه:


نگاه به صفحه قرآن، عبادت است.


در حديثي از رسول خدا مي خوانيم: « نگاه كردن به سه چيز عبادت است:


نگريستن به صورت پدر و مادر؛


نگاه کردن به قرآن؛


نگاه کردن به دريا. »


بحارالانوار، ج‏10، ص 368



آداب ظاهری قرآن (2)
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

2. مسواك:


در حديثي از رسول خدا مي خوانيم: « دهان هاي شما راه هايي از راه هاي خداست، پس آنها را تميز كنيد. »


من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص 53



آداب ظاهری قرآن (1)
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

آداب ظاهری قرآن


 

آداب قرائت قرآن را به دو دسته ظاهري و باطنی مي توان تقسيم نمود.بنا داریم هر روز یک مورد از این موارد را در اختیار شما قرار دهیم.


در ابتدا به توضیح آداب ظاهری می پردازیم:


آنچه به عنوان «ادب ظاهريِ» تلاوت، در روايات و كلام بزرگان مطرح است، رعايت نكاتي است كه به كيفيت خواندن، نشستن، تلفّظ، طهارت، وقار، جهت گيري و ... مربوط مي شود.


1. پاكي و طهارت و وضو:


اميرمؤمنان علیه السّلام مي فرمايند: « بنده، وقتي كه وضو ندارد، قرآن نخواند تا آنكه وضو بگيرد و طهارت يابد. »


البته قرائت بي وضو حرام نيست؛ ولي رعايت احترام كلام خدا، به داشتن وضو هنگام تلاوت است. علاوه بر اين كه ممكن است در حين قرائت دست انسان به خط قرآن برسد و براي اين امر وضو داشتن واجب است.


خِصال، ج‏2، ص 627



جستجوی معنای نماز در نماز حضرت علی علیه السّلام
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

جستجوی معنای نماز در نماز حضرت علی علیه السّلام


 

با سلام و عرض تسلیت خدمت شما دوست گرامی!

از شما تقاضا داریم در صورت عدم تمایل به مطالعه کامل این مطلب، فقط دو پاراگراف اول را مطالعه فرمایید.

با تشکر

 

نقل است كه پس از شهادت حضرت علی، یكی از اصحاب آن حضرت به نام «ضرار» با معاویه روبرو شد. معاویه گفت: « می‌خواهم علی را برایم توصیف كنی! » ضرار كه حالتی غم بار بر وجودش مستولی شده بود لب به سخن گشود: « شبی علی را در محراب عبادتش دیدم كه از خوف خدا چون مارگزیدگان به خود می‌پیچید و به سان غم زدگان می‌گریست و می‌گفت: « آه! آه! از آتش دوزخ... » و كلام ضرار كه بدین جا رسید، معاویه گریان شد!

آن شب - شب نوزدهم ماه رمضان - مكرر از اتاق بیرون می‌آمد و به آسمان می‌نگریست؛ باز می‌گشت و با خود می‌گفت: « به خدا قسم این همان شبی است كه مرا وعده شهادت در آن داده‌اند. » پس موعد عزیمت كه رسید، آهنگ رفتن كرد. ام كلثوم كه میزبان حضرتش بود و از این رفتار پدر، مضطرب و نگران؛ مانع از رفتن علی شد و از ایشان درخواست كرد تا شخص دیگری را به جای خود برای اقامه نماز به مسجد بفرستد، اما آن حضرت امتناع كرد و فرمود: « از قضای الهی نمی‌توان گریخت. » پس گام در ركاب قضای الهی نهاد و به راه افتاد.

زمین بر آن بود كه آهنگ حركت خود را به گام های علی متصل كند. چشم‌های ناسوتیان در تمنّای ماندن، تند آب اشك ساز كردند و لاهوتیان، دست تمنّا بر كنگره عرش ساییدند و ام كلثوم، درمانده از همه چیز و همه جا، خون جگر بدرقه راه علی علیه السلام كرد.

در بین راه چند مرغابی به حضرت نزدیك و گویی مانع از رفتن ایشان شدند، اما شهادت علی، گویی بی بازگشت ترین قضای الهی در آن لیله القدر خدایی بود. این رفتن دیگر بازگشتی نداشت و علی دیگر طاقت ماندن! چون خواست از درِ خانه خارج شود، قلاب در، چنگ در كمربند او انداخت و این آخرین حربه زمینیان برای بازداشتن علی از رفتن بود. علی از در كه گذشت، زمینیان دیگر از او دست شستند. و علی كسی نبود كه از شهادت بگذرد كه سالیان سال است به انتظار چنین شبی نشستهد ... كمربند خود را محكم بست و خطاب به خویش فرمود: « ای علی! كمربندت را محكم ببند و برای مرگ آماده شو. »


كوچه‌ها را یكی پس از دیگری جا می‌گذاشت تا این كه به مسجد رسید. ابتدا چند ركعت نماز گزارد و چون فجر دمید، بر بام مسجد رفت و آخرین اذان خود را در آن شهر پر از حیله و نیرنگ، بر مأذنه مسجد کوفه ارزانی زمینیان نمود.


آن شب تمام اهالی كوفه نوای دل نشین اذان علی را شنیدند. یتیمانِ در خواب فرو رفته كه خواب پدر می‌دیدند، با شنیدن صدای علی، از خواب برخاستند و چون دریافتند علی بیدار است، احساس آرامش و امنیت كردند و غم بی پدری از چشمان خواب آلودشان رخت بر بست.


آری این بانگ اذان علی است؛ پدر یتیمان كوفه همان كه تمام یتیمان كوفه، لذت نشستن بر زانویش را تجربه كرده و از دست پر كرمش نان و خرما خورده‌اند و در آغوش پدرانه اش جا خوش كرده‌اند ...


و علی برای اقامه نماز به داخل مسجد آمد ... خفتگان را بیدار كرد؛ آن ملعون، ابن ملجم، بیدار بود ولی به روی شكم دراز كشیده و خود را به خواب زده بود و شمشیری در زیر جامه‌اش پنهان داشت، حضرت به او فرمود:


« برخیز كه وقت نماز است و این چنین (به روی شكم) نخواب كه خواب شیطان است؛ بر دست راست بخواب كه خواب مومنان است و یا به طرف چپ بخواب كه خواب حكیمان است و یا به پشت بخواب كه خواب پیامبران است ... قصدی در خاطر داری كه نزدیك است آسمان‌ها از سنگینی آن فرو ریزند و اگر بخواهم می‌توانم خبر دهم كه در زیر جامه ات چه پنهان كرده‌ای ... » پس به جانب محراب رفت؛ در محراب ایستاد و به نماز مشغول شد. ابن ملجم مضطرب و نگران بود ... علی به آرامی تكبیر گفت و به ركوع رفت ... ابن ملجم كه در كنار ستونی به كمین ایستاده بود، چون بید به خود می‌لرزید ... علی سر از ركوع برداشت و به سجده رفت ... قلب كثیف ابن ملجم به شدّت می‌تپید ... علی سر از سجده برداشت ... ابن ملجم دوید ... شمشیرش را بالا برد تا فرود آورد، ولی شمشیرش به سقف محراب گیر كرد. باز قصد فرود آوردن شمشیر را نمود، شمشیر را فرود آورد و فرق علی تا سجده گاه شكافته شد و فریاد در گلو مانده علی برخاست:


« بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله، فُزتُ و ربِّ الكعبه »

 


و جبرییل، عزادار و مویه كنان در میان زمین و آسمان بانگ برداشت: « سوگند به خدا پایه های هدایت ویران شد و نشانه های تقوا از بین رفت و ریسمان محكم از هم گسست. پسر عموی پیامبر كشته شد، جانشین برگزیده كشته شد، علی مرتضی توسط نگون بخت‌ترین انسان‌ها كشته شد.


---------------------


منابع:


نهج البلاغه، خطبه 131

الغدیر / 3/221

گفتارهای معنوی شهید مطهری/ 63



امام علی علیه السّلام در محراب
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

علی علیه السّلام در محراب


 

فرو ریزد بـه دامـن، از سپهـر دیده کـوکب هــا


علـی این مظهـر عدل الهـی چون دگـر شب هـا


--------------------


 

چـه در پیش است کز باغ فلک بـوی خزان خیزد


ز دشت شب چو نرگس هـا نمی رویند کوکب هـا


--------------------

 


مگـر رنگین ز خون پـاک او محراب خواهد شـد


کـه می روید بـه ناکامی گل افسوس بـر لب هـا


--------------------

 


تب و تابی به جانش شعله افکنده است و می داند


که در خون سحـر بی تاب می گردد از این تب‏ها


--------------------

 


چـه افتــاده است در کـرّوبیــان عالـم بــالا


کـه مـی گریند و مـی نالند با فـریاد یا رب هـا


--------------------

 


علـی، کو دین احمد را علم بـر بـام گـردون زد


ز پـا افکند بـا تیغ دو سر رایــات مـرحب هـا


--------------------

 


چـو مهر خـاوری غلتید، در خون سحـرگاهـان


به هنگامی که با معبود، در دل داشت مطلب هـا


--------------------

 


علی شد کشته باشمشیر کین کز دیدگان،مشفق


 فـرو ریزد بـه دامن از سپهـر دیده کـوکب هـا 



محبت امام علی علیه السّلام به کودکان فقیر
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 محبّت امام علی علیه السّلام به کودکان فقیر



 

یک روز که هوا خیلی گرم بود، مردی از راه دور به دیدن حضرت علی علیه السّلام آمد. او با خود، چند ظرف عسل و یک سبد انجیر آورده و آن ها را به امام هدیه کرد. آن حضرت لبخندی زد و از او تشکّر کرد. بعد به یکی از نزدیکان خود فرمود: « چند نفر از یارانم را صدا بزن تا به این جا بیایند. » وقتی آن ها آمدند، امام علی علیه السّلام فرمودند: « بروید و بچه های فقیر را به این جا بیاورید. »


بعد از مدّتی یاران ایشان با چند نفر از بچه های فقیر شهر که در سایه نخل ها بازی می کردند، از راه رسیدند. آن ها با پای برهنه و لباس سفید بلند و وصله دار، اطراف علی علیه السّلام حلقه زدند و غرق تماشای او  شدند. امام هم لبخند زنان از آن ها استقبال کرد و با مهربانی صورتشان را بوسید و ظرف عسل را جلو آورد و به بچه ها تعارف کرد. بچه ها هم با خوشحالی کنار ظرف عسل نشستند و مشغول خوردن شدند و بعد ازسیر شدن، با نگاه های تشکّرآمیز از خانه کوچک حضرت بیرون رفتند.

 



حضرت علی علیه السّلام و مقام اوّل
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

 حضرت علی علیه السّلام و مقام اوّل


 

حضرت علی علیه السّلام در همه کارهایش اوّل است.


او اوّلین کسی است که از بین مردان مسلمان شد.


او اوّلین امامی است که در مسجد به شهادت رسید.


او تنها کسی است که در حال رکوع انگشترش را به فقیر داد.


او اوّلین کسی است که مقام اوّل شجاعت را دارد.


او اوّلین کسی است که  همه قهرمانان برای قوی تر شدن، او را صدا می زنند.



انواع استجابت دعا
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->


خداوند به سه طریق به دعاهای ما جواب می دهد:


 

* او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد.


** او می گوید نه و چیز بهتری به تو می دهد.


*** او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد.



غسل، یکی از اعمال شب قدر
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

غسل، یکی از اعمال شب قدر


 

غسل، از یك سو عبادت است چون مى بایست به نیّت تقرّب اطاعت خداوند انجام شود و از سوى دیگر نظافت و بهداشت مى باشد. چون با شست وشوى بدن هر مؤمنى خود را براى حضور در مجامع عمومى و سالم و جاذب با اهل ایمان آماده و منظم مى گرداند.


امام صادق علیه السّلام فرموده است: « هركس براى شب هاى هفدهم، نوزدهم، بیست و یكم وبیست و سوم ماه مبارك رمضان كه امید شب قدر بودن آنها مى رود، غسل انجام دهد، ازگناهان پاك مى گردد و مانند روزى مى شود كه از مادر متولد گردیده است. »


امام حسن عسكرى علیه السّلام فرموده: « اگر نتوانستى در شب هاى دیگر احیا داشته باشى، سعى كن احیا و شب زنده دارى شب بیست و سوم را از دست ندهى.»


امام باقر علیه السّلام نیز فرموده است: « هر كس شب قدر را احیا بدارد خداوند مهربان گناهان او را می آمرزد. »



شب قدر در روایات
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

شب قدر در روایات


 

طبق روایات فراوانى كه وارد شده، در شب قدر سرنوشت افراد براى سال آینده مانند رزق و روزی، مرگ و میر، خوشى و ناخوشى و امور و حوادث دیگر زندگى بر اساس استعدادها و لیاقت ها رقم مى خورد و این تقدیر و تنظیم حكیمانه هم در انسان هیچ گونه اجبار و سلب اختیارى به وجود نمی آورد.


درباره تنظیم و تقدیر سرنوشت افراد در شب قدر برای سال آتی آنان، امام صادق فرموده است: « تقدیر امور و سرنوشت ها در شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضای آن در شب بیست و سوم صورت می گیرد. »


-------------------------


در میان شب بیست و یکم و شب بیست و سوم در عین حالی که خدا و رسول و امامان برای زنده نگه داشتن روح امید و نشاط و اهمیت به اطاعت و عبادت بندگان و تقرّب آنان، سعی در مخفی داشتن شب قدر داشته اند. آن طور که از تعدادی از احادیث استفاده می شود احتمال شب قدر بودن شب بیست و سوم را می توان تقویت نمود و معتبرتر دانست. زیرا در چند روایت آمده: « رسول خدا به عبادت و شب زنده داری دهه آخر ماه مبارک رمضان سفارش می کرد. »


-------------------------


امام علی می فرمایند: « شب بیست و سوم در عین حالی که باران شدیدی آمده بود و مسجد مدینه را گِل و آب فرا گرفته بود رسول خدا ما را به نماز وا می داشت و با وجود این که صورت و بینی آن حضرت گل آلود شده بود، دست از عبادت و شب زنده داری نمی کشید.



مفهوم واژه های «رمضان» و «روزه»
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

مفهوم واژه های «رمضان» و «روزه»


 

واژه رمضان در لغت ‏به معنای تابش گرما و شدت تابش خورشید است.


بعضی می گویند رمضان به معنی سنگ گرم است كه از سنگ گرم، پای روندگان می سوزد و شاید مأخوذ از « رَمض » باشد كه به معنی سوختن است، چون ماه صیام گناهان را می‏سوزاند به این خاطر، بدین اسم موسوم شده است. زیرا ماه رمضان موجب سوختگی و تكلیف نفس است.


امّا صوم و روزه كه در این ماه تكلیف شرعی مسلمانان است عبارت است از احتراز از خوردن و آشامیدن و مُفطِرات دیگر از طلوع صبح تا غروب.


 

--------------------


 

** رَمض: شدّت یافتن حرارت روز، سنگ ریزه، آفتاب سوزان


** مُفطِر: افطار کننده، روزه گشاینده، جمع: مَفاطیر، مُفطِرات



مگر قضای الهی قابل تغییر است؟!
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

مگر قضای الهی قابل تغییر است؟!


 

روزی امام حسنعلیه السّلامبه افراد خانواده اش فرمود: « من با زهر شهید می‌شوم. » پرسیدند: « چه کسی تو را مسموم می سازد؟ » فرمود: « یکی از زنان یا کنیزانم. » گفتند: « از خود دورش کن و از خانه ات خارجش ساز. » فرمود: « مگر قضای الهی قابل تغییر است؟ اگر او را از خود دور کنم، باز هم کشته شدن من به دست اوست، زیرا تقدیر الهی چنین رقم خورده است. » چیزی نگذشت که جَعدَه، همسر امام، به دستور معاویه، امام را با سّمی که در شیر ریخته بود، به شهادت رساند.